مهندس میرحسین موسوی ، بارها اشارات مهمی به تکثر گرایی و ایجاد ظرفیت برای همه 70
میلیون نفر ایرانی در جنبش سبز کرده است .
اکنون حدود 30 سال از انقلاب اسلامی گذشته است . هیچکس نمیتواند به تأثیر بالای باورهای دینی قشر بسیار بزرگی از مردم در پیروزی این انقلاب و پیروی از آیت الله خمینی به جهت اعلام مرجعیت ایشان شک کند . نفوذ باورهای دینی در بدنه اصلی جامعه ایران که در طول 1400 سال به وجود آمده است یک ((واقعیت)) غیر قابل انکار است .
گرچه سوءاستفاده از دین به عنوان ابزار حکومتی که سابقه ای چند هزار ساله در اقصی نقاط دنیا دارد باعث باور عمیق بسیاری از افراد همین جامعه از جمله نویسنده این مقاله به سکولاریسم شده است ، ولی باز هم این ((واقعیت))وجودی آن بدنه جامعه بسیار پرتعداد را تغییر نمی دهد.
یکی از وجوه مشترک «اینسو» طیف جنبش سبز و «آنسو» طیف جنبش سبز طبق تعریف مهندس میرحسین موسوی میتواند باور به آرمانهایی چون آزادی و انتخابات آزاد باشد که یک باور عمومی
بسیار ارزشمند و قابل احترام است .
جامعه ما یک جامعه استبداد زده است .دهها کانال ماهواره ای ، روزنامهها و تبلیغات دولتی در ایران هر روز ، هر ساعت و هر لحظه در حال تبلیغ برای «آنسوی مذهبی و بسیار پرتعداد» طیف جنبش سبز هستند که جنبش سبز ، یک جنبش صهیونیستی ، فتنه انگیز ، ضد مذهب ، و لامذهب ، ضد انقلاب است که برای نابود کردن دین توسط آمریکا و انگلیس و اسرائیل آمده است.
همین الان اگر یک نفر در کشوری مثل آمریکا در انتخابات عمومی معروف به ضد دین شود (مثلاً که این فرد ضد مسیح است!!) بلافاصله میتوان تخمین زد که او انتخابات را باخته است! اکثر کاندیداها در آمریکا خود را یک مسیحی معتقد معرفی میکنند تا دل بدنه مردم را با خود همراه کنند.
حال شما میتواند حساب کنید که با تبلیغات سو حکومت چه نیاز بزرگی به این وجود دارد که برای
آن قشر بزرگ اعلام شود : جنبش سبز ضد دین نیست . جنبش سبز قصد نابودی دین را ندارد و حتی جنبههای رحمانی دین مانند توصیه به مَحبت ، کمک به دیگران ، رعایت حقوق مردم ، عدم سکوت در برابر ظلم در جامعه ادامه پیدا خواهد کرد. ما آن قسمتی از دین را میخواهیم که اگر خلخال از پای یک زن یهودی به ظلم باز کنند حاکم آرزوی مرگ کند نه اینکه دسته دسته جوانان را در کهریزک زیر شکنجه بکشند و آمران در عافیت و دو نفر ناشناس به اعدام محکوم شوند.
.
و ما «در این سوی جنبش» حتی این را بر نمی تابیم و کلمه «دین رحمانی» را به تمسخر برعلیه میرحسین موسوی استفاده می کنیم و دانسته یا نا دانسته آب به آسیاب دولت کودتا میریزیم که قصد تکهتکه کردن جنبش را دارد.
هماکنون میرحسین موسوی به سختی تلاش دارد که «این سو» جنبش سبز را با «پذیرش تکثر اندیشهها ، آزادی و دمکراسی» و «آن سو» جنبش را با «دین رحمانی و آرمانهای اولیه انقلاب چون عدالت خواهی و آزادی» وارد این بستر نجات 70 میلیونی کند. حالا این ما هستیم که با پذیرش مسئولیت تاریخی، شناختن تمام طیفهای جنبش سبز و مسئولیت مهندس موسوی در ایجاد یک بستر مشترک برای جنبش ، ایشان را حمایت کنیم تا بتوان این بستر 70 میلیونی را کامل کرد و به مقصود رساند .